ایوانفی که امیررضا کوهستانی به ما نشان میدهد، این مرد میانسال و درمانده، با تردیدها و تناقضها و افسردگی مزمنش، بیراه نیست اگر بگوییم آینهای است از جامعهی معاصر خود ما. مردی پادرهوا و سرگردان میان ماندن و مهاجرت، تعهد و خیانت، مسئولیتپذیری و لاقیدی، و امید و یأس. همینقدر دوپاره و منفعل.
کوهستانی در دورهای از کارنامهاش (اوایل دههی ۹۰) به سراغ اقتباس آثار درخشان ادبیات نمایشی جهان رفت. ایوانف، محصول همین دوره است که از روی دست ایوانفِ چخوف نوشته شده است. با این تفاوت که کوهستانی، متن درخشان چخوف را با تجربهها و مسئلههای روزگار انسان ایرانی پیوند زده و سازگار کرده است. در حقیقت او با اقتباسی خلاق از اولین نمایشنامهی بلند نویسندهی روس، جامعهی معاصر ایران را در بستر تاریخی ایوانفِ چخوف بازنمایی کرده است، چنانکه ویژگیهای روسی قرن نوزدهمی روی ایران قرن ۱۴ شمسی تا خورده است. بهکارگیری هوشمندانهی کوهستانی از فارسی محاورهای معاصر و نمایش دغدغههای اجتماعی طبقهی متوسط ایران نظیر مهاجرت، در عین وفاداری به سبک و حال و هوای درامهای چخوف، رنگ و بویی ایرانی و روزآمد به آن بخشیده است.
ایوانف، داستان مردی است باهوش و خسته. آنقدر باهوش و خسته که نتواند زندگی روزمرهاش را تاب بیاورد. مردی کمالگرا که شیفتهی زن زیبا و جوانی شده است. زنی که چارچوب های اخلاقیاش را به چالش کشیده و او را به دردسر انداخته است. نمایشنامهی «ایوانف» سال ۱۳۹۰ در تماشاخانهی ایرانشهر روی صحنه رفت و در فاصلهی سالهای ۹۳ تا ۹۶ در بلژیک، سوئیس، هلند و پرتغال به نمایش درآمده است.
موضوع | تئاتر، نمایشنامه |
نویسنده | امیررضا کوهستانی |
تعداد صفحات | 110 |
قطع جلد | پالتویی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1403 |
طراح جلد | سعید فروتن |
زبان اصلی | فارسی |
مجموعه | کارگاه |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد