جنگ
آیا کودکان حق دارند که دربارهی جنگ بپرسند و بدانند؟ این سوالی است که احتمالاً این روزها خیلی از والدین از خود میپرسند. پرسشی که پاسخ به آن چندان هم ساده نیست و پای بسیاری از ملاحظات و حساسیتها را به میان میکشد. اما اگر شما هم از دستهی موافقان گفتوگو با کودکان هستید، آیا هرگز به روشها و ظرایف این گفتوگو فکر کردهاید؟ در حقیقت پرسش دوم اینجا مطرح میشود: چگونه باید با کودکان در این باره حرف زد؟ عجیب نیست که اغلب پدر مادرها نمیدانند چهطور باید این حقایق تلخ را با کودکانشان در میان بگذراند؛ حتی اگر تردیدی هم نداشته باشند که این کار تا چه اندازه ضرورت دارد. میپرسید چرا؟ چون درک شرایط جنگی –البته متناسب با سن و سال کودکان- حق آنهاست. آنها نیز درون همین وضعیت قرار گرفتهاند و هر لحظه ممکن است متحمل آسیبهایی شوند. پس حقشان است که بدانند چه بر سرشان آمده. چرا خانهشان ویران شده یا باید به کشوری بیگانه پناه ببرند. کافی است آن جملهی معروف دِبورا آلیس را به یاد بیاوریم: «اگر کودکان آنقدر بزرگاند که میشود بمبارانشان کرد، پس آنقدر هم بزرگ هستند که دربارهی آن بخوانند.»
از این گذشته فراموش نکنیم که کودکانِ امروز بزرگسالان آیندهاند. آنها باید با ارزشهایی مثل دموکراسی و آزادی آشنا شوند، چرا که فردای ما در دست آنهاست. آنها باید بتوانند دربارهی صلح، عدالت، خشونت و قدرت بیندیشند، تا روزی مسئولیت اخلاقی خود را به عنوان یک بزرگسال در جامعه انجام بدهند. به این معنا اگر آموزش و گفتوگو دربارهی جنگ را متوقف کنیم، تاریخ را به فراموشی سپردهایم و زمینهی تکرار فجایع را فراهم کردهایم. دانستن دربارهی جنگ، نه تشویق به آن، بلکه بیش از همه گامی بهسوی صلح است. اما از سویی دیگر اگر کودکان دربارهی جنگ چیزی ندانند، ممکن است آن را با تصورهایی هراسآور، مبهم یا حتی قهرمانانه معنا کنند. تصورهایی که به واسطهی ذهنیت بازیهای ویدیویی، فیلمها، یا گفتوگوهای مدرسه پیدا کردهاند. بنابراین دانستن واقعبینانه و هدایتشده به آنها کمک میکند که بین خشونت و عدالت، قربانی و مهاجم، اسطوره و واقعیت تمایز بگذارند. از این منظر، نادیدهگرفتن جنگ نه تنها امنیت نمیآورد، بلکه باعث سردرگمی نیز میشود. تردیدی نیست که محافظت از کودکان وظیفهی ماست، اما حذف یا سانسور کامل واقعیتهای جنگ، نادیده گرفتن توان فهم کودکان و بیاحترامی به شخصیت انسانی آنهاست.
اما حالا که باید آنها حرف بزنیم، سوال دوم از راه میرسد: چگونه؟ اگر شما هم مثل خیلی از پدرمادرها هنوز برایش آماده نیستید، نگران نباشید. یکی از کتابهایی که برای آشنایی بچهها با پدیدهی جنگ نوشته شده و در دنیای ادبیات نیز مورد تحسین قرار گرفته، اثری است از ژوزه ژُرژی لِتریا روزنامهنگار، شاعر و نویسندهی پرتغالی. لتریا در این کتاب، با کلماتی اندک و تصاویری قدرتمند به کودکان نشان داده که جنگ از کجا سرچشمه میگیرد، چگونه در زندگی ما پیش میخزد و دست آخر هم نابودمان میکند. بچهها با دیدن تصاویر کتاب متوجه میشوند ایدهی جنگ در تاریکی و توسط کسانی آغاز میشود که روی ترس ما حساب کردهاند. در نهایت، همهی جنگها پس از شلیک گلولهها، رها شدن بمبها و کشته شدن مردم، چیزی جز ویرانی باقی نمیگذارند. کتاب «جنگ» بهرغم متن ساده و تصویرهای سادهاش با قدرتی کمنظیر به جنگ اعتراض میکند. تصویرهایی که در یک پالت تیره از رنگهای قهوهای، سیاه، خاکستری و سبز طراحی شده، خواننده را در فضای جنگ قرار میدهد...
جنگهای اخیر در همسایگی ما و حالا نیز در کشور عزیزمان ایران، نشان داده که بهرغم همهی پیشرفتهای علمی بشر، پدیدهی شوم جنگ هرگز پایان نیافته و همچنان با شکلهای جدیدش ادامه دارد. بچهها هر روز در معرض شنیدن خبرها و دیدن تصاویر آن هستند، بیآنکه بزرگترها فرصت یا انگیزهی آن را داشته باشند با آنها دربارهی جنگ حرف بزنند. این کتاب میتواند به خوبی این خلأ را پر کند. نشرچشمه کتاب «جنگ» را در راستای مسئولیت اجتماعی خود به صورت رایگان در دسترس کودکان عزیز سرزمینمان قرار میدهد. با این امید که روزگار آنها از جنگ و خونریزی و وحشت خالی باشد. نسخهی الکترونیکی کتاب را میتوانید از این لینک دانلود کنید.
موضوع | کودک و نوجوان |
نویسنده | ژوزه ژورژی لتریا |
مترجم | رضی هیرمندی |
تعداد صفحات | ۶۴ |
نوبت چاپ | ۱ |
سال چاپ | ۱۴۰۱ |
زبان اصلی | پرتغالی |
تصویرگر | آندره لتریا |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد