گرترود

کان، آهنگساز معروف بی که بخواهد به دردسر بزرگی افتاده. او که در کودکی فلج شده خودش را از عشق و دوستی محروم می‌داند. زندگی برای او تنها در موسیقی خلاصه شده است. اما از وقتی که گرترود را دیده شیفته‌ی او شده. با این‌همه گرترود با هاینریش (دوست کان) در خلال آزمون‌شان برای حضور در اپرای کان، ملاقات می‌کند. آن‌ دو وارد رابطه‌ا‌ی عاشقانه می‌شوند و ازدواج می‌کنند. اما به‌طرز ناامیدکننده‌ای از درک یکدیگر عاجزند. به‌دلیل تفاوت‌های اساسی‌شان در شیوه‌ی نگاه به زندگی، به طرز فاجعه‌باری در این رابطه شکست می‌خورند. با این‌همه، این رابطه‌ی تراژیک، خود منبع الهامی برای اپرای کان می‌شود. چنان‌که موفقیت‌آمیزترین اتفاق کارنامه‌ی هنری‌اش را رقم می‌زند...