توچتلی، پسرِ رئیس تبهکاران است و با پدرش در یک قصر ییلاقی، بدون مادر و بهدور از شلوغی و همهمهی شهر زندگی میکند. هرچه بخواهد پدرش برایش فراهم میکند. نهایت آرزویش داشتن یک اسب آبی لیبریایی است که اگر کسی بتواند آن را برایش تهیه کند قدرتمندترین آدم دنیا به شمار میآید. از نظر او پدرش کسی است که تاج پادشاهی بر سر دارد و مردانگیاش را با اسلحههایی که در خانهاش انبار کرده، به همه نشان میدهد. مردی است که میتواند یکتنه قصری را اداره کند و از پس تمامی رقبا و دشمنان هم بربیاید. او میتواند توچتلی را به همهی آرزوهایش برساند و برای پسرش در این قصر، باغوحش، شهربازی، کتابخانه، سینما و موزه بسازد. معلم سرخانهاش، ماساتسین، نویسندهای است که از فعالیتهای روشنفکری سرخورده شده و حالا وقتش را با توچتلی میگذراند و او را به خواندن وادار میکند. دنیا را به وسیلهی دایرهالمعارف میشناسد. جهان او کوچک اما عمیق است.
او در بهشت زندگی میکند، اما بهشتی که دورتادورش را کابوس و ناامنی و ترس گرفته. هر لحظه احتمال حملهی گروههای تبهکار یا پلیس و کشته شدن در درگیری و تعقیبوگریز، تهدیدشان میکند. پدر دچار پارانویا شده و حتی از سایهی خودش نیز میترسد. هیچ دوستی ندارد و کسی حق ورود به قصر و معاشرت با آنها را ندارد. توچتلی با وجود همهی امکانات میخواهد از قصر بیرون برود و دنیا را نه از طریق کتاب و تلویزیون که با سیر و سفر و از نزدیک لمس کند و بشناسد.
موضوع | نولای غیرفارسی |
نوینسده | خوان پابلو ویلا لوبوس |
مترجم | محمدرضا فرزاد |
تعداد صفحات | 106 |
قطع جلد | پالتویی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 5 |
سال چاپ | 1403 |
عنوان اصلی | Down the rabbit hole |
طراح جلد | سیامک پورجبار |
زبان اصلی | اسپانیایی |
مجموعه | برج بابل |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد