یکی از اولین آثاری بود که فرهنگ مصرفی و صنعت فرهنگسازی را به چالش کشید و در عین حال اثری که مارکوزه آن را مهمترین دستاورد خود میدانست. کتابی در نقد آرای فروید، با این ایده که خوانش، بازنگری و تفسیر مارکسیستی از نظریهی او میتواند به طرح و گسترش نظریهای اجتماعی و نظریهای دربارهی رهایی بیانجامد. مارکوزه که مخالف خوانشها و تفاسیر مسلط برخی از اعضای جریانهای مترقی از فروید بود (مثل اریش فروم)، آنها را «تجدیدنظرطلبان نئوفرویدی» خطاب میکرد و انکارشان را در باب مرکزیت سکسوالیته، سکسوالیتهی کودکانه و رانهی مرگ در آثار فروید به باد انتقاد میگرفت. او با «اروس و تمدن» پرده از «گرایش پنهان روانکاوی» برداشت که همانا گرایش به رهاییست. او اصول دورنماهای تاریخی و تاریخمندسازی را به کار گرفت تا بتواند با کمک آنچه هستیشناسی فرویدی مینامد از جوهر تاریخی پرده بردارد. این کتاب به شکلی نظاممند به دو بخش تقسیم شده است. مارکوزه در قسمت نخست با نقد مفاهیم فرویدی و قراردادنِ آنها در دورنمایی تاریخی، به تحلیل مسئلهی سرکوب و «دیالکتیک تمدن» میپردازد. و در بخش دوم به شکلی نظریتر مسئلهی تخیل و آرمانشهر را بررسی میکند و در این مطالعه به مناسبات کار و چشمانداز نتایج حاصل از افزایش وقت آزاد افراد برروی ساختار رانهها و غرایز میپردازد.
هدف مارکوزه از نگاشتن اروس و تمدن فقط تحلیل سویههای سرکوبگر تمدن نیست، بلکه قصد دارد با آشتی جنبهی فلسفیِ روانکاوی فروید با مطالعات و اندیشههای انتقادی سلاحی بُرنده و آفرینشگر به دست دهد. فروید در کتاب تمدن و ملالتهای آن، ضمن نقد تمدن، خصلت سرکوبگر آن را چون اصلی بنیادین پذیرفت، چرا که به باور او امیال و آرزوهای فرد برای تمدن بیاهمیت است و تمدن در پیشروی خویش یکیک انسانها را نابود میسازد. سرکوب و تأخیر در ارضا مسبب ناخرسندی آدمی میشود.
اما برخلاف فروید، مارکوزه با استفاده از دستاوردهای سنت نظریهی انتقادی، آرای هگل و مارکس، ایدهآلیسم آلمانی و آرزوهای سوسیالیستهای اوتوپیاباور، علاوهبر ارایهی نقدی بُرنده و رادیکال از تمدن معاصر، راه را در ساختن یک جامعهی ناسرکوبگر نشان میدهد؛ او همچنین موفق میشود از مفاهیم روانکاوی فرد در بررسی آشفتگی عمومی بهره جوید.
مارکوزه چنین استدلال میکند که اشکال گوناگون آزادیهای ناچیزی که در چهارچوب سلطه بهدست میآیند با عدموالایشی سرکوبگر همراهند که سلطه را تقویت کرده، همزمان رانههای پرخاشگر و تهاجمی را آزاد میکنند. مارکوزه با تکیه بر هستهی بیولوژیک رانههای جنسی و تهاجمی در نظریات فروید، جامعهای را متصور میشود که از نیازهای کارِ بیگانهشده و نیز از اصل راندمان رها شده و بر روی بازی آزاد رانههای اروتیکی بنا میشوند که «فرمول» اصلاح خود را در اختیار دارد. مسئلهی اخلاق که نقشی اساسی در حفظ سلطه داشت، بهنظر میرسد در این وضعیت جدید، اهمیت خود را از دست میدهد. رانهها در این بازی جدید، اصول اخلاقی خاص خود را خواهند داشت.
موضوع | فلسفه.مطالعاتفلسفی. اندیشهی انتقادی. روانکاوی |
نویسنده | هربرت مارکوزه |
مترجم | امیرهوشنگ افتخاری راد |
تعداد صفحات | 335 |
قطع جلد | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | |
سال چاپ | 1402 |
عنوان اصلی | Eros and civilization: a philosophical inquiry into freud |
طراح جلد | فواد فراهانی |
زبان اصلی | انگلیسی |
مجموعه | مطالعات فلسفی |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد