پیوند تنگاتنگِ فلسفه و زبان حکم میکند که از هر ملت تا ملتی دیگر و از هر زبان تا زبانی دیگر، با فلسفهای متفاوت مشتمل بر امکاناتی ویژه و ترجمهناپذیر روبرو باشیم. از سوی دیگر اگر سرزمین را به مثابهی تجربهای جغرافیاییـزیستی در نظر بگیریم دامنهی این تفاوتها گستردهتر نیز خواهد شد. به همین اعتبار است که دلوز و گتاری در کتاب مشترکشان «فلسفه چیست؟» ادعا کردند که فلسفه اساساً ژئوفلسفه است، و ردّ آن را تا «فراسوی نیک و بد» نیچه پی گرفتند، وقتی که فیلسوف آلمانی بی که مستقیماً بخواهد نامی به این ایده بدهد، مشخصات ملی میهنی فلسفه را برشمرد و مقدمات سنّتی پژوهشیای را فراهم کرد که علاوه بر دلوز و گتاری، فیلسوفِ لوکزامبورگی رودولف گاشه را هم درگیر خود کرد... پرسش ژئوفلسفه در سرراستترین حالت این است: «یک خاک چگونه مستعد اندیشه میشود و آن گونهی خاص تفکر چگونه و با چه امکانات ویژهای میبالد؟»
دلوز و گتاری اساساً باور داشتند که اندیشه موضوعی سرزمینی است، خواه در یونان باستان یا آلمان در وقت ظهور ایدئالیسم آلمانی یا خود فرانسه در نیمهی دوم قرن بیستم میلادی. اما زمینی که دلوز و گتاری از آن سخن میگویند، آن «سطح»ی است که تمام حرکتهای اندیشه بر روی آن امکان مییابند. سطحی که اتصالات و گسترش را ممکن میکند. «زمین قلمروزداینده و قلمروزدوده است». «ژئوفلسفه» نیز نتیجهی نهایی مبارزهی ریزوماتیکِ آنها با دیدگاهِ درختیِ تاریخی به فلسفه است. در نظر آنها تنها جغرافیاست که میتواند با تصویر هولانگیزی که تاریخ فلسفه از اندیشه ارائه داده و به مرور همگانی کرده، بستیزد. اگر بناست که سرنوشت اندیشه به بازنمایی و شناخت ختم نشود، فلسفه را باید جغرافیایی دید. «زمینشناسی» به جای «تاریخ». رودولف گاشه نیز در کتاب خود به «فلسفه» و «سرزمینی» میاندیشد که با تعریف این دو فیلسوف فرانسوی همخوان باشد تا بتواند دریابد چگونه است که این میان، سرزمین و اندیشه، به میانجی سیاست بارور میشود. گاشه در همراهی با دلوز و گتاری، که فلسفه را اساساً یونانی میپنداشتند، کوشیده است ببیند که چگونه یونانیان اندیشهای بیگانه را پذیرا شدند و در شکوفایی آن کوشیدند تا جهانیان امروز آن را یونانی بنامند.
این کتاب میتواند برای فضای اندیشه در ایران نیز بسیار موثر باشد. در فضایی که معمولاً تولید فکر از گذر ترجمه دنبال میشود و اندیشه با واسطه دریافت میگردد، این سوال همیشه وجود دارد که «دقیقاً چه ایدههایی به فراخور «سرزمینی» ما ضرورت پیدا میکند؟»
موضوع | فلسفه.مطالعات فلسفی. اندیشهی انتقادی |
نویسنده | رودولف گاشه |
مترجم | نادر خسروی |
تعداد صفحات | 240 |
قطع جلد | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 350 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1402 |
عنوان اصلی | Geophilosophy : on Gilles Deleuze and Félix Guattari s What is philosophy |
طراح جلد | فواد فراهانی |
زبان اصلی | انگلیسی |
مجموعه | مطالعات فلسفی |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد