جهان اجتماعی چیست؟ چه ماهیت و ویژگیهایی دارد؟ واقعیت موجود آن چیست؟ چرا هست به جای اینکه نباشد؟ اینها گوشهای از پرسشهای هستیشناسیِ اجتماعی است که لوکاچ در کتاب خود با آن روبروست. با این توضیح که او برای استدلالهایش به آرای مارکس استناد میکند، چرا که برای او هیچ اخلاقی بدون هستیشناسی وجود ندارد، پس اخلاق مارکسیستی او تنها میتواند بر شالودهی یک هستیشناسی مارکسیستی از وجود اجتماعی شرح داده شود. او میکوشد تا در آخرین اثرش که پس از مرگ او منتشر شد، هستیشناسیای تاریخمند و وابسته به زمان و مکان ارائه بدهد. «هستیشناسی»، یعنی شناختِ هستی به مثابهی هستی، مستقل از زمان و مکان و شکل و شیوهی پدیدار شدن هستی و هستنده و تعامل آن با هستندهای که عامل و فاعل این شناخت است. در معنای بلافصل و بیمیانجیِ عبارت «هستیشناسی»، فراتاریخی بودن حک شده است و از آن جداییپذیر نیست. اما زورآزمایی لوکاچ با شکستن دستگاهمندی و همزمان حفظ آن با هویتی تازه، و پس زدنِ فراماندگاری و توأمان حفظ آن در قوارهی تاریخیتِ هستی اجتماعی، دستاورد او در این کتاب است.
چنان که مترجم اثر نیز مینویسد، پروژهی لوکاچ در این کتاب، به گفتهی خودش، نگاهی دیگر به رابطهی «ضرورت و آزادی»، یا به تأکیدش، رابطهی بین «غایتشناسی و علّیت» است. و از برجستهترین نمونهها برای تلاش او در طرح محتوایی تازه و دیگرگونه برای هستیشناسیْ کلنجار او با مقولهی «ارزش» است. معضل لوکاچ در کلنجار با مقولهی «ارزشْ» پیوند گریزناپذیر آن با مقولهی «کار» است. او در اینجا میکوشد با متمایز کردن مقولهای به نام «ارزش اقتصادی»، این تأویل از «ارزش» را به ارزش مصرفیِ محصولات مادی و غیرمادی انسان پیوند بزند، و حتی عبارت مشهور مارکس را از گروندریسه نقل میکند که «بنابراین کار، در مقام سازندهی ارزشهای مصرفی، به مثابهی کار مفید، شرط وجود انسان، مستقل از همهی شکلهای جامعه است، ضرورت طبیعی جاودانهای برای میانجی کردن سوختوساز میان انسان و طبیعت و بنابراین برای زندگی انسان.»
نوشتههای جُرج لوکاچ دربارهی هستیشناسیِ اجتماعی با عنوان پیرامون هستیشناسیِ هستیِ اجتماعی، که پس از درگذشت او انتشار یافتند، مجموعهای بالغ بر ۱۴۰۰ صفحه است که در جلدهای ۱۲ و ۱۳ مجموعهآثار او، از انتشارات هرمان لوخترهاند، گردآوری شدهاند. کتاب اول شامل چهار فصل است که به «پوزیتیویسم و اگزیستانسیالیسم»، «هستیشناسی نزد نیکلای هارتمان»، «هستیشناسی دروغین و راستین هگل» و «اصول هستیشناختی بنیادین مارکس» اختصاص دارند. کتاب دوم نیز شامل چهار فصل است که لوکاچ در آنها بهترتیب به «کار»، «بازتولید»، «امر مینُوی و ایدئولوژی» و «بیگانگی» میپردازد.
موضوع | فلسفه. مطالعات فلسفی |
نویسنده | جرج لوکاچ |
مترجم | کمال خسروی |
تعداد صفحات | 228 |
قطع جلد | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 4 |
سال چاپ | 1403 |
عنوان اصلی | Halbbd prolegomena |
طراح جلد | فواد فراهانی |
زبان اصلی | انگلیسی |
مجموعه | مطالعات فلسفی |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد