چندین دهه است که بسیاری از منتقدان و صاحبنظران از بیماری اقصاد هنر و فرهنگ در ایران سخن میگویند. با همهی اختلافات ریز و درشتی که از همهسو در تحلیل وضعیت وجود دارد، دست کم در این مورد اشتراک نظر وجود دارد که رابطهی اقتصاد و هنر تا چه اندازه اهمیت دارد و ما نیز چقدر در این باره کم اندیشیدهایم. با این مقدمه است که کتابی چون «فرهنگ، هنر و توسعه» و اقتصاددانی چون آمارتیا سن در وضعیتِ ما اهمیت پیدا میکند. کتابی که میکوشد تا به اهمیت فرهنگ و هنر و همچنین تأثیر فرهنگ بر توسعه بپردازد.
سِن در مقالهی اول کتاب با پرداختن به سینمای ساتیاجیت رای، فیلمساز پُرآوازهی هندی، روابط بین فرهنگها را مورد بررسی قرار میدهد؛ با حذف نگاهی که مروج ارجح دانستن فرهنگی بر سایر فرهنگها است. او در این مقاله نشان میدهد «فرهنگ ما» و «فرهنگ آنها» اساساً بحثی انحرافی و غیرفرهنگی است. او بر این دوگانهسازی خط بطلان میکشد. این یکی از مسئلههای اصلی ساتیاجیت رای بود که در کتاب «آرامش برون، آتش درون» مفصل به آن پرداخته بود. این دوگانهسازی از سوی غربیها که «شرقشناسی» نامیده میشود، به صورت برداشتی درمیآید که در آن، غرب فرادست، قوی، توانمند و با خرد است و شرق فرودست، کمتوان و بیخرد. دراینسو در شرق، موجب بروز برداشتی بنیادگرایانه از نوع دینی میشود که در آن، غرب و تمدن غرب موجب انحطاط جامعهی انسانی شده است. اما مقالهی «فرهنگ چهقدر اهمیت دارد؟» حاصلی است از سه سخنرانی سِن. او در این مقاله در جستجوی راههای توسعهی فرهنگی با تکیه بر سرمایههای اجتماعی است. همچنین «فرهنگ و توسعه» نیز سخنرانی دیگری است از سِن در نشست بانک جهانی (۲۰۰۰) که در آن او نقاط حیاتی و مشترک فرهنگ و اقتصاد را نشان میدهد. آمارتیا سِن توسعه را به مثابه آزادی در نظر میگیرد و در رد وسیله بودن فرهنگ میکوشد و باور دارد که مناسبات اجتماعی باید براساس آزادیهای مردم و در جهت ارتقای سطح زندگی آنها شکل بگیرد.
آنچه آمارتیا سِن، این برندهی نوبل اقتصاد را از دیگر اقتصاددانان قرن بیستم متمایز میکند تاکید همیشگی او بر موضوعاتی چون نابرابری اقتصادی، گرسنگی، تبعیض، بیکاری و نابرابری جنسیتی است. تا آنجا که توجه به ابعاد انسانی توسعه سبب شده تا او به مادرترزای اقتصاد شهرت پیدا کند. سِن در بیان نظرات اقتصادیاش هرگز از نقش فرهنگ و هنر غافل نشده و این دو را نه جیرهخوار اقتصاد که از اجزای برسازندهی آن میداند. از سوی دیگر نظریهپردازی است با خاستگاه اجتماعی هندی و شرقی، با تسلطی بسیار قوی بر متون ادبی و فرهنگی و حتی دینی مذاهب مختلف شرق. کسی که در مقایسه با اندیشمندان غربی، از منظری نزدیکتر و مستقیمتر مشکلات و معضلات شرق را درک میکند. چنانکه به سهم خودش سرپل ارتباطی است میان شرق و غرب. هم نقش و جایگاه تمدن غرب را در تمدن جهانی میشناسد و هم به ریشههای شرقی خود افتخار میکند. نه مثل ساتیاجیت رای، دچار خودباختگی در برابر غرب است و نه دچار غربستیزی که ناشی از احساس حقارت و نادیدهگرفتن توانمندیهای بومی است.
موضوع | اقتصاد. مطالعات اقتصادی |
نویسنده | آمارتیا سن |
مترجم | کاظم فرهادی |
تعداد صفحات | 103 |
قطع جلد | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 250 |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1402 |
عنوان اصلی | Resourses, vakues, and development |
طراح جلد | فواد فراهانی |
زبان اصلی | انگلیسی |
مجموعه | مطالعات اجتماعی |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد