در قصر مولنسار چیزهای شيشهای به شکل مشكوكی میشكنند. پروفسور تورنسل دستگاهی ساخته كه با امواج صوتی كار میكند و قدرت مخرب بالایی دارد، البته هدف پروفسور استفادهی صلحآمیز از این اختراع است. اما سران دو كشور بوردوری و سيلداوی میخواهند اين اختراع را بدزدند. پروفسور که برای شرکت در کنفرانس علمی به ژنو رفته ناگهان ناپدید میشود. تنتن و كاپيتان هادوک برای نجات دوستشان وارد عمل میشوند.
*
این داستان هم مثل بقیهی داستانهای تنتن ابتدا به شکل پاورقیهای روزنامه چاپ میشد و در سال ۱۹۵۶ به شکل کتاب منتشر شد. هرژه در این کتاب موفق شده یک داستان کارآگاهی بنویسد که از همان ابتدا خواننده را درگیر ماجرا میکند.
در این کتاب شخصیت تازهای در جهان تنتن ظهور میکند؛ سرافن لامپیون که از این پس در کتابهای دیگر مجموعه حضور دارد. او فروشندهی بیمه است و ناگهان وارد کاخ مولنسار میشود. این شخصیت مایهی عذاب کاپیتان هادوک و اطرافیانش میشود. لامپیون تقریباً هر چه اعصاب هادوک را خرد میکند یک جا دارد: خودمانی بودن افراطی، پررویی، تحمیل کردن خود و… درعینحال آدم ترسویی است و وقتی شایعهی شیوع مخملک به گوشش میرسد، از مولنسار فرار میکند.
نویسنده | هرژه |
مترجم | نادر تکمیل همایون |
تعداد صفحات | 64 |
قطع جلد | رحلی |
نوع جلد | گالینگور |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1402 |
مجموعه | ماجراهای تنتن |
از مجموعهی | ردپا |
موضوع | کتاب مصور |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد