بیانکا کاستافیوره، خوانندهی مشهور اپرا، بدون خبر قبلی خودش را به قصر مولَنسار دعوت میکند. کاپیتان هادوک که تحمل او را ندارد میخواهد قبل از اینکه او به قصر برسد فرار کند، اما روی پلهها زمین میخورد و پایش میشکند. کاستافیوره به کاپیتان هادوک، که حالا در قصر زندانی شده، یک طوطی هدیه میدهد؛ یک طوطی پُرسروصدا و مزاحم که سوهان روح کاپیتان میشود. داستان در میان هیاهوی خبرنگاران که از حضور کاستافیوره به وجد آمدهاند و شلوغیهای کولیها که در حیاط قصر چادر زندهاند پیش میرود تا اینکه کاستافیوره زمرّد قیمتیاش را گم میکند. همهی ساکنان مولَنسار متهم به دزدیاند. پای پلیس، یعنی دوپونت و دوپونط، به ماجرا باز میشود و البته تنتن هم بیکار نمینشیند.
*
جواهرات کاستافیوره در میان کتابهای مجموعهی تنتن کتاب متفاوتی است، چون همهی قصه در یک مکان، یعنی قصر مولَنسار میگذرد. مثل یک نمایش پُرسروصدا و پُرشخصیت که جلو چشم خواننده اتفاق میافتد. روی جلد کتاب هم همین را میبینیم. تنتن تماشاگر را به سکوت و دیدن نمایش دعوت میکند.
در این کتاب برای اولینبار در مجموعه رابطهای عاطفی، هر چند یکطرفه بین آدمها برقرار میشود و به نظر میرسد توجه پروفسور تورنسل به بیانکا کاستافیوره جلب شده است.
نویسنده | هرژه |
مترجم | نادر تکمیل همایون |
تعداد صفحات | 64 |
قطع جلد | رحلی |
نوع جلد | گالینگور |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1403 |
مجموعه | ماجراهای تنتن |
از مجموعهی | ردپا |
موضوع | کتاب مصور |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد