خطر جنگ اروپا را تهدید میکند و ناگهان مشکل عجیبی برای ماشینها پیش میآید و منفجر میشوند. به نظر میرسد این انفجارهای پیدرپی به دلیل مشکل بنزین باشد. تنتن رد این خرابکاری را میگیرد و به کشور خمد میرسد و بعد متوجه میشود که پای دکتر مولر در کار است. همان کسی که در کتاب جزیرهی سیاه اسکناس جعل میکرد. تنتن با پادشاه خمد، محمد بن قلیش عزب آشنا میشود. پادشاه عاشق پسر لوس و بیادبش، عبدالله، است که تماممدت آتش میسوزاند و همه را عاصی میکند، اما وقتی تبهکاران او را گروگان میگیرند تا پدرش را تحت فشار بگذارند، تنتن وارد ماجرا میشود تا عبدالله را نجات دهد.
*
این داستان هم مثل بقیهی داستانهای تنتن ابتدا به شکل پاورقی در روزنامه چاپ میشد، اما با شروع جنگ جهانی دوم و حملهی آلمان به بلژیک در سال ۱۹۴۰ روزنامه تعطیل شد و داستان ناتمام ماند. هشت سال بعد تنتن به سرزمین طلای سیاه برگشت و داستان ادامه یافت.
نویسنده | هرژه |
مترجم | نادر تکمیل همایون |
تعداد صفحات | 64 |
قطع جلد | رحلی |
نوع جلد | گالینگور |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1403 |
مجموعه | ماجراهای تنتن |
از مجموعهی | ردپا |
موضوع | کتاب مصور |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد