علی خدایی همیشه با روزنگارهها و یادنویسی هایش، درِ جعبهای را باز میکند برایمان که در آن میتوان یادداشت و سفرنامه و گپوگفت و مشاهده و قصه و خیلی چیزهای دیگر، همه را با هم پیدا کرد. همه را هم به فرم «روایت» در میآورد. او در «سینگورینگ» هم دوباره به سراغ نوستالژی و حسرت و خاطره رفته است. اینبار نوستالژیهای کودکی و جوانیاش را مرور کرده و به سینماها و مدرسهها و کتابفروشیها و خانهها و خیابانهایی سر زده که دیگر یا وجود ندارند یا اسمشان عوض شده یا رسمشان. سینگورینگ روایت نوعی دلتنگی برای گذشته است. اما نه دلتنگیای تنها مربوط به آدمها یا لحظهها، بلکه حتی برای معماری شهرها. خیابانها، کوچهها و شکلی از که معاشرت در این فضاها که دیگر از رونق افتاده است. رویکرد خدایی در این روایتها باعث شده تا همواره حس لذت و حسرت، و مهر و غم در عمل یادآوری به یکدیگر گره بخورد. خدایی در نوشتن از شهر شهره است. کلمات او مدام در تهران و اصفهان پرسه میزند. انگار حافظهی زندهی شهر باشد. نویسندهای که مینویسد تا یکتنه جلوی فراموش شدن چیزها بایستد. آدمها، مزهها، بوها و حسهایی که شاید جایی دیگر ردی ازشان پیدا نشود.
موضوع | زندگینگاره |
نویسنده | علی خدایی |
مترجم | |
تعداد صفحات | 160 |
قطع جلد | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تيراژ | 500 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1403 |
طراح جلد | محمد رضائیان |
مجموعه | در واقع...-مشاهدات |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد