حافظ‌خوانی خصوصی

علیرضا و پریسا، زوجِ جوان و خوشبخت، در سال سوم ازدواج و به‌شکلی عجیب یکدیگر را از دست می‌دهند. در تصادفی، علیرضا به کما می‌رود و پریسا زنده نمی‌ماند. با این‌همه علیرضا پس از مرگ همسرش همچنان نشانه‌هایی از حضور او را در این جهان می‌بیند. گوشی پریسا روشن است و او پیام‌ها را تحویل می‌گیرد و در شبکه‌های اجتماعی هم بی آن‌که واکنشی داشته باشد، حضور دارد. از سوی دیگر، پای پرستو، دوستِ قدیمی و ازدنیارفته‌ی پریسا نیز به زندگی علیرضا باز می‌شود. علیرضا که پدر و مادرش را در خردسالی به شکل اسرارآمیزی از دست داده، در یازده‌سالگی راز غافلگیرکننده‌ای را در نسخه‌ای دست‌نویس از دیوان حافظ کشف کرده و در سودای این راز همه‌ی اشعار حافظ را به حافظه سپرده است. چیزی که باعث شد تا با پریسا قرار عاشقانه‌ای بگذارد و کلید بسیاری از بن‌بست‌ها و سوء تفاهم‌هایشان را به تفسیر شعر حافظ واگذار کند... او حالا دوباره برای فهمیدنِ وضعیت تازه‌اش به حافظ و شعر او پناه برده است...