نخستین گام جسورانه در ادبیات خون‌آشامی ایران

نخستین گام جسورانه در ادبیات خون‌آشامی ایران

نگاهی به رمان «مردگان عمارت بیست و پنجم» نوشته‌ی سیامک گلشیری

نوشته‌ی سمانه خادمی

ادبیات وحشت سال‌هاست که جای خود را در جهان تثبیت کرده و در میان چهره‌های تاریک و اسطوره‌های وهم‌آلود این ژانر، هیچ چهره‌ای به اندازه‌ی خون‌آشام ماندگار و جهانی نبوده است. ژانر خون‌آشامی در جهان یکی از مهم‌ترین شاخه‌های روایت خیال‌پرداز و روان‌شناختی به شمار می‌آید. از «دراکولا»ی کلاسیک برام استوکر گرفته تا «لستاتِ» اَن رایس، از سینمای صامت «نوسفراتو» تا آثار مدرن‌تری چون سری فیلم‌های «گرگ و میش (Twilight)» و حتی اقتباس‌های تلویزیونی پرمخاطب، همگی گواهی هستند بر جهانی بودن اسطوره‌ی خون‌آشام، موجودی که فراتر از هیولا، به گونه‌ای دیگر از انسان تبدیل شده است. انسانی که با مرگ، جاودانگی، تنهایی و لذت در کشاکش است.

از این نظر رمان «مردگان عمارت بیست‌وپنجم» جدیدترین اثر سیامک گلشیری اثری کم‌نظیر در ادبیات ایران به شمار می‌رود. این رمان، نخستین اثر بزرگسال در ادبیات فارسی‌ست که به‌صورت جدی به خون‌آشام به‌مثابه‌ی یک پدیده‌ی ادبی-فرهنگی پرداخته و آن را از قالب وارداتی و تقلیدی بیرون کشیده و به بومی‌ترین شکل ممکن بازآفرینی کرده است. گلشیری که با رمان‌های گوتیک، فانتزی و جنایی شناخته شده، پیش از این توانسته بود با وارد کردن خون‌آشام‌ها در مجموعه‌ای با همین نام به ادبیات نوجوان، گام‌های اولیه را در این زمینه بردارد.

رمان روایت‌گر برهه‌ای حساس از زندگی مردی است زخم‌خورده از غم ازدست‌دادن همسرش، که در پی فرار از خاطرات و اندوه، در یک شب مالیخولیایی، راهی عمارتی متروک در دل شهر تهران می‌شود. عمارتی که ساکنانش نه زنده‌اند و نه متعلق به دنیای مردگان. خانه ای که در آن، شب‌ها مرزهای واقعیت و کابوس در هم شکسته می‌شود.

روایت رمان با بهره‌گیری از مؤلفه‌های کلاسیک ژانر وحشت از فضای بسته و مرموز گرفته تا تعلیق‌های روانی و حضور موجوداتی سایه‌وار، خواننده را به‌تدریج به دل تاریکی می‌برد. آن‌چه «مردگان عمارت بیست و پنجم» را متمایز می‌کند، عمق عاطفی و تأکید آن بر بُعد انسانی داستان است. خون‌آشام‌ها در این اثر، تنها ابزار وحشت نیستند. بلکه بازتابی از رنج، اندوه و گاه عشق‌اند.

ماهان، برخلاف بسیاری از قهرمانان ژانر، با انگیزه‌ای عاطفی و تراژیک وارد این مسیر می‌شود: سوگ همسر. این اندوه است که او را به سمت خانه‌ی نفرین‌شده می‌کشاند. همین عشق ازدست‌رفته است که تبدیل او به خون‌آشام را از یک تحول بیولوژیک یا جادویی، به یک سفر روانی  بدل می‌سازد. اینجا، عشق نه نیروی نجات بلکه نقطه‌ی سقوط است. سقوطی زیبا و در عین حال تلخ و ناگزیر.

در این رمان خون‌آشام بودن، استعاره‌ای‌ست از تجربه‌ی زیستن در حاشیه‌ی انسانیت. نویسنده فضای سرد و مخوف رایج در رمان‌های خون‌آشامی را با مهارت در زمینه‌‌ی بومی شهر تهران خلق میکند. اما عمارت بیست‌وپنجم، می‌تواند هر خانه‌ی فراموش‌شده‌ای در هر کجای ایران باشد. جنگل شمال آن، هر جای مرطوب و مه‌آلودی در ذهن خواننده و ماهان، چهره‌ای آشنا از مردی در اندوه.

از نظر زبانی نیز، نویسنده موفق شده است میان توصیف‌های موجز و لحنی کنترل‌شده تعادل ایجاد کند. نه به دام نثر تصنعی افتاده و نه از زیبایی ادبی غافل شده. جمله‌ها کوتاه‌، اما واجد بار حسی‌اند. سطرهایی که در دل شب، در سکوت، در نگاه به پنجره یا سایه‌ای در تاریکی نوشته شده‌اند، گاه بیشتر از صفحات گفت‌وگو تأثیرگذارند.

رمان «مردگان عمارت بیست و پنجم» از حیث ساختاری نیز قابل تأمل است. ریتم داستان گاه تند و پرشتاب و گاه کند و خزنده است. درست مانند خون‌آشام‌ها که شب‌ها در حرکتند. این تندی و کندی عامدانه، در خدمت تعلیق روانی و ایجاد وحشت عمل می‌کند. نقطه‌ی اوج داستان، نه یک صحنه‌ی خون‌آلود، بلکه لحظه‌ای‌ست که خواننده درمی‌یابد ماهان دیگر آن کسی نیست که بود و شاید هیچ‌گاه نبوده است.

در نهایت، این رمان اثری است که هم به‌ عنوان آغازگر یک مسیر در ادبیات فارسی قابل توجه است، و هم به‌ عنوان یک داستان مستقل، با کیفیت و دغدغه‌مند، شایسته‌ی تحسین. سیامک گلشیری، نه تنها با عناصر ژانر آشناست، بلکه توانسته با درک عمیق از ریشه‌های اسطوره‌ای و انسانی خون‌آشام، داستانی بنویسد که هم در سطح وحشت موفق است و هم در لایه‌ی عمیق‌تر، پرسشی جدی درباره‌ی انسان، تنهایی و غریزه‌ی فرار از رنج مطرح می‌کند.

مردگان عمارت بیست و پنجم بیش از آن‌که خواننده را بترساند، او را وادار به اندیشیدن می‌کند. به مرز میان انسان و هیولا، عشق و وسوسه، مرگ و جاودانگی. این همان کاری‌ست که بهترین آثار ادبیات وحشت انجام می‌دهند.

ارسال نظر
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)